چند حدیث از امام حسن مجتبی (ع)/ پاسخ امام حسن (ع) به محدوده آزادی و اختیار انسان
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۴۴۲۸۵
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، امام حسن مجتبی (ع) در شب پانزدهم رمضان سال دوم هجری مصادف با جنگ احد و به نقلی سال سوم هجری چشم به جهان گشودند. کنیه آن حضرت ابو محمّد و ابو القاسم است و لقب هاى مقدسشان سید، سبط، امین، حجت، برّ، تقى، اثیر، زکى، مجتبى، سبط اول و زاهد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احادیث مشهور و گوهربار حضرت را در زیر مشاهده کنید؛
نصیحت از سر اخلاص
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلَّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلِیلًا هُدِیَ لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَ وَفَّقَهُ اللَّهُ لِلرَّشَادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنَى فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ مَخْذُولٌ فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللَّهِ بِکَثْرَةِ ِ الذِّکْر»
هان اى مردم! کسى که براى خدا نصیحت کند و کلام خدا را راهنماى خود گیرد، به راهى پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد و هدایت موفّق سازد و به نیکویى استوار گرداند، زیرا پناهنده به خدا در امان و محفوظ است و دشمن خدا ترسان و بىیاور است و با ذکر بسیار خود را از [معصیت خداى]بپایید.
تحف العقول ص ۲۲۷
شناخت هدایت
«وَ اعْلَمُوا عِلْمًا یقینًا أَنـَّکُمْ لَنْ تَعْرِفُوا التُّقى حَتّى تَعْرِفُوا صِفَةَ الْهُدى، وَ لَنْ تُمَسِّکُوا بِمیثاقِ الْکِتابِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى نَبَذَهُ وَ لَنْ تَتْلُوَا الْکِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ حَتّى تَعْرِفُوا الَّذى حَرَّفَهُ، فَإِذا عَرَفْتُمْ ذلِکَ عَرَفْتُمُ الْبِدَعَ وَ التَّکَلُّفَ وَ رَأَیتُمْ الْفِرْیةَ عَلَى اللّهِ وَ التَّحْریفَ وَ رَأَیتُمْ کَیفَ یهْوى مَنْ یهْوى.»
به یقین بدانید که شما هرگز تقوا را نشناسید تا آن که صفت هدایت را بشناسید، و هرگز به پیمان قرآن تمسّک پیدا نمىکنید تا کسانى را که دورش انداختند بشناسید، و هرگز قرآن را چنان که شایسته تلاوت است تلاوت نمىکنید تا آنها را که تحریفش کردند بشناسید، هر گاه این را شناختید بدعتها و بر خود بستنها را خواهید شناخت و دروغ بر خدا و تحریف را خواهید دانست و خواهید دید که آن که اهل هوى است چگونه سقوط خواهد کرد.
تحف العقول ص ۲۲۷
آزادى و اختیار انسان
«مَنْ أَحالَ الْمَعاصِىَ عَلَى اللّهِ فَقَدْ فَجَرَ، إِنَّ اللّهَ لَمْ یطَعْ مَکْرُوهًا وَ لَمْ یعْصَ مَغْلُوبًا وَ لَمْ یهْمِلِ الْعِبادَ سُدًى مِنَ الْمَمْلَکَةِ، بَلْ هُوَ الْمالِکُ لِما مَلَّکَهُمْ وَ القادِرُ عَلى ما عَلَیهِ أَقْدَرَهُمْ، بَلْ أَمَرَهُمْ تَخْییرًا وَ نَهاهُمْ تَحْذیرًا.»
هر که گناهان را به خداوند نسبت دهد، به تحقیق، فاجر و نابکار است. خداوند به زور اطاعت نشود، و در نافرمانى مغلوب نگردد، او بندگان را مهمل و سرِخود در مملکت وجود رها نکرده، بلکه او مالک هر آنچه آنها را داده و قادر بر آنچه آنان را توانا کرده است مىباشد، آنان را فرمان داده تا به اختیار خودشان آن را بپذیرند و نهیشان نموده تا به اختیار خود بر حذر باشند.
تحف العقول ص ۲۳۱
تقوا
«أَلتَّقْوى بابُ کُلِّ تَوْبَة وَ رَأْسُ کُلِّ حِکْمَة وَ شَرَفُ کُلِّ عَمَل بِالتَّقْوى فازَ مَنْ فازَ مِنَ الْمُتَّقینَ.»
تقوا و پرهیزکارى سرآغاز هر توبه اى، و سرّ هر حکمتى، و شرف و بزرگى هر عملى است، و هر که از با تقوایان کامیاب گشته به وسیله تقوا کامیاب شده است.
تحف العقول ص ۲۳۲
حقیقت کرم و دنائت
«قِیلَ فَمَا الْکَرَمُ قَالَ الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِیَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِی الْمَحْلِ قِیلَ فَمَا الدَّنِیئَةُ قَالَ النَّظَرُ فِی الْیَسِیرِ وَ مَنْعُ الْحَقِیر»
از امام مجتبى سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطى. سؤال شد: دنائت و پستى چیست؟ فرمود: کوچک بینى و دریغ از اندک.
تحف العقول ص ۲۲۵
رفیق شناسى
«قالَ الْحَسَن (علیه السلام) لِبَعْضِ وُلْدِهِ: یا بُنَىَّ لا تُواخِ أَحَدًا حَتّى تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَ مَصادِرَهُ فَإِذَا اسْتَنْبطْتَ الْخُبْرَةَ وَ رَضیتَ الْعِشْرَةَ فَآخِهِ عَلى إِقالَةِ الْعَثْرَةِ وَ الْمُواساةِ فِى الْعُسْرَةِ.»
امام حسن (علیه السلام) به یکى از فرزندانش فرمود: اى پسرم! با احدى برادرى مکن تا بدانى کجاها مى رود و کجاها مى آید، و، چون از حالش خوب آگاه شدى و معاشرتش را پسندیدى با او برادرى کن به شرط این که معاشرت، بر اساس چشم پوشى از لغزش و همراهى در سختى باشد.
تحف العقول ص ۲۳۳
خویشاوند و بیگانه واقعى
«أَلْقَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَ الْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ المَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُهُ.»
خـویشاونـد کسـى است کـه دوستـى و محبّت، او را نـزدیک کرده باشد و اگـر چـه نـژادش دور بـاشد؛ و بیـگانـه کسـى است کـه از دوستـى و محبّت به دور است و گرچه نژادش نزدیک باشد.
کافی (ط-الاسلامیه) ج ۲، ص ۶۴۳، ح ۷ - تحف العقول ص ۲۳۴
آثار رفت و آمد در مسجد
«مَنْ أَدامَ الاْخْتِلافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصابَ إِحْدى ثَمان:آیةً مُحْکَمَةً وَ أَخًا مُسْتَفادًا وَ عِلْمًا مُسْتَطْرَفًا وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الهُدى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً أَوْ خَشْیةً.»
هر که پیوسته به مسجد رود به یکى از این هشت فایده مى رسد:۱ ـ نشانه اى استوار (فهم آیات الهى)، ۲ ـ دوستى قابل استفاده، ۳ ـ دانشى تازه، ۴ ـ رحمتى مورد انتظار، ۵ ـ سخنى که به راه راستش کشد، ۶ ـ یا سخنى که او را از پستى برهاند، ۷ ـ و ترک گناهان به خاطر شرم از خدا، ۸ ـ یا ترک گناهان به خاطر خوف از خدا.
تحف العقول ص ۲۳۵
امید و پشتکار
«وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأَنـَّکَ تَعیشُ أَبَدًا، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأَنـَّکَ تَمُوتُ غَدًا، وَ إِذا أَرَدْتَ عِزًّا بِلا عَشیرَة، وَ هَیبَةً بِلا سُلْطان فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللّهِ إِلى عِزِّ طاعَةِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»
براى دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگى مىکنى، و براى آخرتت به گونه اى کارکن که گویا فردا خواهى مُرد، و اگر عزّتى بدون بستگان و شکوهى بدون سلطنت خواهى، از معصیت و نافرمانى خدا به طاعت و فرمانبرى خداوند عزّوجلَّ درآى.
بحار الانوار (ط-بیروت) ج ۴۴، ص ۱۳۹
عوامل هلاکت آدمى
«هَلاکُ النّاسِ فى ثَلاث: أَلْکِبْرُ، أَلْحِرْصُ، أَلْحَسَدُ. فَالْکِبْرُ هَلَاکُ الدِّینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلِیسُ. وَ الْحِرْصُ عَدُوُّ النَّفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ وَ الْحَسَدُ رَائِدُ السُّوءِ وَ مِنْهُ قَتَلَ قَابِیلُ هَابِیلَ.»
هلاکت و نابودى مردم در سه چیز است:کبر، حرص، حسد. تکبّر که به سبب آن دین از بین مى رود و به واسطه آن، ابلیس، مورد لعنت قرار گرفت. حرص که دشمن جان آدمى است وبه واسطه آن آدم از بهشت خارج شد. حسد که سررشته بدى است و به واسطه آن قابیل، هابیل را کشت.
بحار الانوار (ط-بیروت) ج ۷۵، ص ۱۱۱
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: احادیث ائمه اطهار رمضان98 مناسبت های مذهبی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۴۴۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه میتوان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی و مدیر موسسه منبر آسمانی با اشاره به روایتی درمورد معیار اصلی مقام هر فردی نزد خداوند اظهار کرد: یکی از اصحاب صادق آل محمد علیهمالسلام میگوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آقاجان فلانی چه عبادت، دین و فضلی دارد! کنایه از اینکه خیلی مقامش والاست، اما امام علیهالسلام سوالی درباره آن شخص از من پرسیدند که تمام معیارهای مرا در شناخت افراد تغییر داد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: «فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ» «عقل او چگونه است؟»
عرض کردم: نمیدانم بعد امام علیهالسلام فرمودند:
«فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ» «ثواب و پاداش را به اندازه عقل و با معیار خرد میدهند نه به مقدار حال و شور.»
داستان مرد عابد بنی اسرائیلی
بعد، امام جعفر صادق (ع) برای من داستانی از عابدی بنی اسرائیلی نقل کردند: همانا مردی از بنیاسرائیل خداوند را در جزیرهای دریایی که سرسبز و خرم بود عبادت میکرد. آن جزیره درختان بسیار و آبی فراوان داشت. فرشتهای از آن مکان میگذشت که آن عابد را دید. فرشته به خداوند عرض کرد: آیا ثواب این بنده را به من مینمایانی؟ خداوند آن را به وی نشان داد، فرشته آن را اندک و ناچیز پنداشت و از این ناهمخوانی ثواب کم و عبادت فراوان آن عابد تعجب کرد به همین خاطر خداوند به فرشته وحی کردند: با او همراه شو. فرشته به صورت انسانی در آن جا فرود آمد. مرد به او گفت: کیستی؟ فرشته گفت: من مردی عابد هستم که، چون آوازه مرتبه و عبادت تو در این مکان به من رسید به نزد تو آمدم تا خداوند را به همراه تو پرستش و عبادت نمایم. فرشته در آن روز با او بود. فردای آن روز فرشته به آن مرد گفت: منزلگاه تو چه سرسبز و خرم است! فقط برای عبادت شایسته است! مرد عابد به او گفت:، اما اینجا عیبی دارد! فرشته گفت: چه عیبی؟ گفت: برای خداوند ما چارپایی نیست، اگر برای او الاغی بود او را در این مکان میچرانیدیم همانا سبزهها در حال از بین رفتن هستند. فرشته که متعجب شده بود گفت: برای پروردگار تو الاغی نیست؟ (کنایه از اینکه این حرف یعنی چه، مگر خدا جسم است که اعضا و جوارح داشته باشد) گفت: اگر برای خداوند الاغی بود مثل چنین سبزههایی از بین نمیرفت. خداوند به آن فرشته وحی فرستاد: «فَأَوْحَى الله إِلَى الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ» «همانا من به میزان عقل او به او پاداش دادهام.»
شرح روایت شریف
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این روایت میفرماید: ممکن است کسی دو رکعت نماز مختصر بخواند و ثواب عبادت جن و انس به او داده شود و ممکن است کسی تا صبح شیون و ناله کند و اشک بریزد، اما نماز پر لابه او را به چیزی نخرند. این سخن به شنونده سنگین آمد، برای همین امام جعفر صادق علیهالسلام برای او داستانی نقل کردند تا ذهن وی مطلب گفته شده را بپذیرد.
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: امام صادق علیهالسلام کوتاهی فکر برخی از مردم را با نقل این روایت توضیح میدهند و میفرمایند: زیبایی و شور عبادت او بهگونهای بوده است که حتی نظر فرشتهای را به خود جلب میکند و از شکوه آن سر تعظیم و درخواست در پیشگاه الهی فرود میآورد. شور در آن عابد خوب بوده است ولی شعوری در او نبوده است.
مشکل امروز جامعه مسلمانان
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: متأسفانه، مشکل جامعه اسلامی نیز همین است. در جامعه اسلامی معیار و محک ارزش اعمال و کردار دیگران عقل و معرفت آنان قرار نمیگیرد و شور و حال را معیار و محک مرتبه معنوی افراد و گزینش آنان قرار میدهند. سینه و نوحه و فریاد و گاه نعره و کشیدن قمه و قداره فراوان است، اما شعور و معرفت اندک است. متأسفانه منبرها، مسجدها، حسینهها، فقط از حال میگویند و سفارش میکنند که در مکه و طواف چنان کن و نماز و ذکر فراوانی به زائران میدهند و وقت فکر و اندیشه برای آنان نمیگذارند. وقتی شور فراوان و عقل اندک باشد، یک میلیارد مسلمان نمیتوانند در تأمین هزینه خود توانا باشند. البته، عقل به معنای چیزی که آدمی را به قرب الهی نزدیک کند منظور ماست. عقلی که با آن به ستایش خداوند ایستاده میشود و سلامت دنیا و سعادت آخرت را به همراه دارد.
دو پایه اساسی عقل
این کارشناس مذهبی گفت: عقل دارای دو پایه اساسی است:
• یکی آن که باعث شود خداوند را عبادت کند و قرب الهی را موجب شود.
• دیگر آن که به سعادت و نعیم برسد و البته سعادت اخروی بدون تأمین دنیا ممکن نمیشود.
حال، یک سوال اساسی از همه مسلمین این است.
مسلمانی که در تأمین هزینه زندگی خود درمانده است چگونه میتواند سلامت دنیا را داشته باشد و کسی که در دنیا سلامت ندارد چگونه به سعادت آخرت دست مییابد؟
ملت ما با انقلاب عظیم و معنوی خود که به عشق امام حسین علیهالسلام بوده است با معضل اقتصادی و ناتوانی در تأمین نان شب خود روبهروست.
کسی که توان تأمین نان دنیای خود را ندارد و نمیتواند دنیای خود را آباد کند، آخرت خود را نیز نمیتواند آباد کند!
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: یک میلیارد مسلمان اسیر دست غربیان هستند. آنان توان بالایی در مقابله با مسلمانان ندارند، بلکه این مسلمانان هستند که سست و ضعیف هستند. کسی که عقل ندارد نه تنها در برابر دشمن از او کاری نمیآید، بلکه وی در برابر دوستان نیز نمیداند چه میکند. انسان باید سعادت دنیا داشته باشد تا به آخرت دست یابد. بعد از انقلاب اسلامی، در مواردی گداپروری در جامعه باب شد و دولتها بهجای شغل، به مردم پول دهند. مردم نباید نان خود را با ذلت به دست آوردند. کار را نیز باید خود دنبال کرد و البته برای این کار باید کاردان بود.
عقل خودمان و اطرافیانمان را بسنجیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: آدم باید خود و اطرافیانش را آزمایش کند تا ببیند جزء کدام گروه قرار میگیرند. آیا خدایی ناکرده از جاهلان هستند یا از عاقلان؟
امام صادق علیهالسلام با این روایت به همه ما فهماندند که اگر کسی را در حال خوش عبادی دیدیم او را به عرش نبریم، بلکه ببینیم عقل و معرفت او چه اندازه است؟ درک او نسبت به دنیا و آخرت چگونه است؟
چقدر خوب است در مساجد، روایات باب عقل و جهل کتاب بحار و یا اصول کافی حتی شده از رو خوانده شود و اصلا هر شب بعد از هر نمازی یک سوال اعتقادی مطرح شود و از مردم خواسته شود تا جواب این سوال را پیدا کنند و خودشان روی این سوال فکر کنند تا راه امام صادق (ع) ادامه پیدا کند.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت